شهر گمشده آتلانتیس، داستان بسیار جذاب و اسرار آمیزی برای بسیاری بوده و در طول زمان رویاپردازان بسیاری در جستجوی آن بودهاند، اما بسیاری از باستان شناسان معتقدند که آتلانتیس تنها یک داستان افسانهای در کتابهای افلاطون است.
به نقل از لایوساینس، آتلانتیس (Atlantis) شبه جزیره گمشدهای است که به صورت یک جامعه پیشرفته و آرمانشهر ایدهپردازی شده که از نظر بسیاری میتواند صلح جهانی به ارمغان بیاورد. این باعث شده است که رویاپردازان، کاوشگران و بسیاری دیگر را به اسارت خود بکشد. هزاران کتاب، مجله و وب سایت به آتلانتیس اختصاص داده شده و همچنان یک موضوع محبوب است و بسیاری از مردم زندگی خود را وقف یافتن شهر گمشده آتلانتیس کردهاند.
خاستگاه آتلانتیس
بر خلاف بسیاری از افسانه ها که منشاء آنها در غبار زمان از بین رفته است، ما دقیقاً میدانیم که داستان آتلانتیس اولین بار چه زمانی و در کجا پدیدار شد. اولین بار افلاطون (Plato) فیلسوف یونانی ۳۶۰ سال قبل از میلاد در دو محاوره در تیمائوس (Timaeus) و کریتیاس (Critias) به آن اشاره کرد. افلاطون درباره آتلانتیس گفت: جزیرهای بزرگ با خانههای گرانقیمت، دارای پادشاهی قدرتمند با فنآوری پیشرفته و نیروی دریایی بینظیر بود که ۹۶۰۰ سال قبل از میلاد در یک شب وحشتناک با آتش و زله به کلی نابود شد.
گرچه امروزه آتلانتیس به عنوان یک آرمانشهر مسالمت آمیز تصور میشود، اما آتلانتیسی که افلاطون در داستان خود توصیف کرده است بسیار متفاوت بود. پروفسور باستان شناسی کن فدر (Ken Feder) در کتاب دائره المعارف باستان شناسی مشکوک (Encyclopedia of Dubious Archaeology) خاطرنشان میکند که در داستان افلاطون آتلانتیس به هیچ وجه مکانی نیست که همه باهم برابری داشته و مورد احترام واقع شوند. آتلانتیس جامعه کاملی نیست، کاملاً برعکس آتلانتیس تجسم ملتی ثروتمند با فناوریهای پیشرفته و از نظر نظامی قدرتمندی است که به واسطه ثروت و قدرت فاسد شدهاند.
فدر در ادامه میگوید: در داستان افسانهای افلاطون، آتلانتیس بیشتر رقیب حماسی شهر آتن است تا یک تمدن غرق شده، اگر آتلانتیس امروز واقعاً وجود داشته و دست نخورده و مسی پیدا شود ساکنان آن احتمالاً سعی میکنند همه ما را بکشند یا به بردگی بگیرند.
مشخص است که افلاطون آتلانتیس را به عنوان برای داستانهای خود ساخته است، زیرا هیچ شواهدی از آن در هیچ جای دنیا وجود ندارد. متون یونانی بسیاری وجود دارد که مطمئناً اگر این شهر وجود داشت شخص دیگری نیز حداقل به آن باید اشاره میکرد. هیچ منبع و شواهدی در دست نیست که نشان دهد افسانههای مربوط به آتلانتیس قبل از افلاطون وجود داشته است.
مارک آدامز (Mark Adams) در کتاب ملاقات با من در آتلانتیس: در سراسر سه قاره در جستجوی شهر گمشده افسانهای (Meet Me In Atlantis) توضیح میدهد که چگونه یک افسانه یونانی عادی بسیار مشهور میشود. اولین بار یک مرد از مینه سوتا در آمریکا به نام ایگناتیوس دانلی (Ignatius Donnelly) بود که شروع به رویاپردازی درباره شهر گمشده آتلانتیس کرد.
آدامز میگوید: دانلی یکی از اعضاء کنگره و مورخ آماتور بود که در کتاب خود آتلانتیس: جهان پیش از طوفان نوح (The Antediluvian World) در سال ۱۸۸۲ ادعا کرد که همه پیشرفتهای بزرگ در تمدن و فناوری را میتوان در جزیره گمشده مورد اشاره افلاطون پیدا کرد. اما دانلی فراتر از محبوب کردن داستان افلاطون پیش رفت، او برخی از نظرات و ایدههای خود را به داستان افلاطون اضافه کرد که تبدیل به بخشی از اسطوره آتلانتیس شد. دانلی این نظریه را که همه فرهنگهای بزرگ ریشه در یک منبع واحد دارند را ترویج کرد.
آدامز دانلی را به عنوان اولین بنیادگرای بزرگ آتلانتیس توصیف میکند زیرا وی معتقد بود داستان افلاطون در حقیقت خارج از عناصر ماورایی مانند پوزئیدون (Poseidon) است. دانلی یک نسخه از کتاب خود را به چار داروین ارسال کرد که به نظر داروین جالب اما متقاعدکننده نبود. آدامز پس از بررسیهای بسیار درباره نوشتههای دانلی میگوید: او همانند باد بود، نکات و نظریههایی که میدانست خودش منبع آنها بود را بدون شبهات منطقی منتشر کرد.
بعدها سایر نویسندگان که کمتر درباره نظریههای دانلی تردید داشتند توضیحات، نظریهها و گمانهزنیهای خود را به آن اضافه کردند. از این نویسندگان میتوان به مادام بلاواتسکی (Madame Blavatsky) با کتاب دکترین مخفی (The Secret Doctrine) در سال ۱۸۸۸ و روانشناس مشهور ادگار کایس (Edgar Cayce) در دهه ۱۹۲۰ اشاره کرد. کایس که چرخش مسیحی بنیادگرایانه در داستان آتلانتیس قرار داده بود، برای هزاران نفر قرائت روانی داده و به آنها گفته بود که بسیاری از آنها در زندگی گذشتهشان در آتلانتیس زندگی کردهاند. متأسفانه هیچ یک از گفتههای کایس قابل تأیید نبود و وی به اشتباه پیشبینی کرد که این قاره در سال ۱۹۶۹ کشف میشود.
بیشتر بخوانید: کشف گنجینه های شهر گمشده هراکلیون
قاره گمشده
با وجود منشاء واضح داستان شهر آتلانتیس، بسیاری از مردم طی قرنها ادعا کردهاند که باید پشت هر افسانهای واقعیت وجود داشته باشد، و گمانهزنیهایی درباره محل کشف آن انجام دادهاند. کارشناسان بیشمار قاره گمشده آتلانتیس در سراسر جهان بر اساس مجموعهای از نکتههای مشابه و به همراه مدارک و استدلالهای عجیب و غریب مکانهایی چون اقیانوس اطلس، قطب جنوب، بولیوی، ترکیه، آلمان، مالت و کارائیب را به عنوان محل کشف قاره گمشده مطرح کردهاند.
از نظر افلاطون محل آتلانتیس کاملاً روشن است: در اقیانوس آن امکان کشتیرانی وجود داشت؛ در مقابل دهانه آن همانطور که یونانیان میگویند، ستونهای هرکول (Hercules) قرار داشت. جزیرهای که در مجموع بزرگتر از لیبی و آسیا بود. به عبارت دیگر در اقیانوس اطلس و در ماوراء ستونهای هرکول (یعنی تنگه جبل الطارق در دهانه دریای مدیترانه) قرار داشت، با این وجود هرگز در اقیانوس اطلس یا هیچ جای دیگر یافت نشد.
نقشه آتلانتیس که در سال ۱۶۶۹ توسط Athanasius Kircher کشیده شده و آن را در وسط اقیانوس اطلس قرار داده است. در این نقشه جنوب در بالای نقشه موقعیت یابی شده است.
تنها راه ساختن رمز و راز از آتلانتیس (با این فرض که زمانی یک مکان واقعی بوده است) نادیده گرفتن سرچشمه آشکار آن به عنوان یک افسانه اخلاقی و تغییر در جزئیات داستان افلاطون است. با اضافه کردن، حذف یا تفسیر نادرست از جزئیات مختلف ذکر شده در کارهای افلاطون، تقریباً هر مکان پیشنهادی با توصیف او میتواند متناسب باشد.
از بارزترین نشانههای افسانه بودن آتلانتیس این است که با وجود پیشرفتهای اقیانوس شناسی و نقشه برداری از کف اقیانوس در دهههای گذشته، هیچ اثری از آن پیدا نشده است. تقریباً برای دو هزاره، خوانندگان میتوانند این مورد مشکوک که بخش اعظم یک شهر یا قاره ممکن است غرق و پنهان شده باشد را فراموش کنند. اگرچه در عمق اقیانوسهای جهان اسرار زیادی وجود دارد، اما غیرقابل تصور است که اقیانوس شناسان جهان، زیردریاییها و کاوشگرهای عمیق دریایی، سرزمینی که در مجموع بزرگتر از لیبی و آسیا است را به اشتباه نتوانستهاند بیابند.
علاوه بر این تکتونیک صفحهای نشان میدهد که مفقود شدن آتلانتیس غیرممکن است. همانطور که قارهها به حرکت در میآیند، کف دریا با گذشت زمان گسترش مییابد نه اینکه منقبض شود. به راحتی نمیتوان آتلانتیس را در جایی فرو برد. کن فدر خاطرنشان میکند: از نظر زمین شناسی واضح است؛ هیچ منطقه بزرگی را نمیتوان یافت که بتواند آتلانتیس بزرگ را در خود غرق کند. باستانشناسی و زمینشناسی مدرن حکم واضحی را در این مورد ارائه دادهاند: هیچ قارهای به نام قاره آتلانتیس وجود نداشته و تمدن بزرگی به نام آتلانتیس نیز وجود نداشت.
ایگناتیوس دانلی در نظریه خود مطمئن بود و پیشبینی میکرد که به زودی شواهد محکمی از شهر غرق شده پیدا شده و موزههای سراسر جهان روزی از آثار باستانی آتلانتیس پر میشوند. با این وجود بیش از ۱۳۰ سال از پیشبینی دانلی گذشته در حالی که هیچ اثر و مدرکی کشف نشده است. افسانه آتلانتیس با خیال و توهم جذاب عمومی به عنوان یک آرمانشهر گمشده زنده نگه داشته شده است. با این حال شهر گمشده آتلانتیس» در جایی که از آن آمده است یعنی کتابهای افلاطون، هرگز گم نشد.
منبع: https://bit.ly/34KGVIr
سیاره مورد توجه اخترشناسان برای درک شرایط اقلیمی کنونی اش موضوع مطالعه ای جدید قرار گرفته، هدف از بررسی نحوه شکل گیری و پراکندهگی ابرهای موجود در آسمان مریخ کسب اطلاعات دقیقتر درباره اقلیم گذشته این سیاره عنوان شده است. احتمال وجود شرایط مناسب حیات بر سطح مریخ در گذشته سوالی است که دانشمندان در پی یافتن پاسخ دقیقی برای آن هستند. ابرکامپیوترهای پیشرفته ناسا با بکارگیری تصاویر ارسال شده از مریخ نورد کنجکاوی” به شبیه سازی اقلیم نیمکره شمالی این سیاره پرداختند.
وجود مقادیر کم آب به شکل بخار در اتمسفر مریخ شناسایی شده ، به عبارتی فرآیند تشکیل ابر با ورود بخار آب به اتمسفر این سیاره قابل توضیح است. محققان مرکز مدلسازی اقلیم مریخ با استفاده از حجم بالای اطلاعات مربوطه این شبیه سازی را انجام داده اند. در نیمکره شمالی مریخ با فرا رسیدن فصل تابستان ابرها در طول خط استوا به هنگام غروب تشکیل شده و در طول روز به آرامی پراکنده میشوند. متراکم ترین حالت تشکیل ابر درست پیش از سپیده دم ثبت شد، شباهت زیاد ابرهای مریخی به انواع زمینی موجب شگفتی دانشمندان شده است.
منبع: https://bit.ly/2OJlj9G
دولت مصر از کشف مقبره های عظیم در نزدیکی چندین اثر باستانی در محدوده شهر توریستی الاقصر خبر داد که قدمت این آثار به بیش از ۳ هزار سال پیش باز میگردد. به نقل از اجیپت اوریجینز، مصطفی وزیری دبیرکل شورای عالی آثار تاریخی مصر بیان کرد کشف مقبره های عظیم در الاقصر مصر یکی از بزرگ ترین مقبره های کشف شده در سراسر این منطقه محسوب می شود. این مقبره که در گورستان ذراع ابوالنجا واقع در غرب الاقصر مصر کشف شده است به دوره هفدهم مصر باستان که از سال ۱۵۵۰ پیش از میلاد فرمانوروایی می کردند باز می گردد. با الی گشت همراه شوید تا در مورد خبر کشف مقبره های عظیم الاقصر مصر بیشتر بخوانی
بر اساس گفته ها این مقبره های عظیم متعلق به یک سرباز مصر باستان می باشد. ذراع ابوالنجا گورستانی است که به عنوان محلی برای دفن فرعون های دوره هفدهم مصر باستان مورد استفاده قرار می گرفته است. بنابراین بسیاری از افراد و مقامات رده بالای دوره پادشاهی نوین مصر یعنی از سال های ۱۵۵۰ تا ۱۰۶۹ پیش از میلاد نیز در همین گورستان دفن شده اند. کشف مقبره های عظیم با قدمت هزاران سال در الاقصر مصر توسط تیم باستان شناسی امر نوبا انجام گرفته است. این تیم باستان شناسی، مقبره ها را در زمین های نزدیک گورستانی که زیر ویرانه ای ناشی از حفاری های بریتانیایی ها و فرانسوی ها در قرن نوزدهم پنهان شده بود، کشف کردند. این مقبره های عظیم با قدمت هزاران سال که به شکلی عمیق در داخل یک تخته سنگ حفاری شده را می توان به عنوان بزرگترین مقبره حفاری شده در داخل تخته سنگ دانسته که تاکنون در شهر باستانی تبس و منطقه الاقصر مصر کشف شده است.
نام سربازی که در این مقبره قرار گرفته در کنار عنوان نظامی و غیر نظامی او بر روی دو ستون رنگی با خط هیروگلیف نوشته شده است. این دومین اکتشاف مهم از مقبره های رهبران جنگی است که در سال های اخیر به دست آمده است. در سال ۲۰۱۸ نیز باستان شناسان موفق به کشف مقبره های عظیم قهرمان جنگی شدند که در زمان دو فرعون به نام های ستی یکم و رامسس دوم خدمت میکرده است. درمورد سربازی که در کشف مقبره های عظیم الاقصر مصر به دست آمده اطلاعات زیادی وجود ندارد. با این حال، با توجه به ابعاد و مکان کشف مقبره های عظیم او می توان متوجه شد که وی از اشخاص مهم در عصر خود محسوب می شده است. از سوی دیگر ممکن است این سرباز مورد لطف فرعون قرارگرفته که در چنین مکان ارزشمندی که در هزاران سال پیش تنها برای اشراف زادگان فراهم می شد، دفن شده است. کشف مقبره های عظیم در الاقصر مصر پس از هزاران سال موارد جدیدی را رونمایی کرد.
ین مقبره از تعداد زیادی اتاق تشکیل شده و دارای ۱۸ ورودی می باشد. لازم به ذکر است پس از هزاران سال این تعداد ورودی بیشترین میزانی است که برای یک مقبره تاکنون کشف شده است. در کنار کشف مقبره های عظیم در الاقصر مصر پس از هزاران سال آثار باستانی زیادی از جمله مجسمه های اوشابتی نیز به دست آمده است. اوشابتی از جمله مهم ترین ارکان مراسم خاکسپاری مصریان باستان در طول هزاران سال بوده که به عنوان خدمتکاران فرد تدفین شده در زندگی پس از مرگ مورد استفاده قرار می گرفتند. از جمله دیگر آثاری که از منطقه الاقصر مصر و مقبره ها کشف شده می توان به نقاب های خاکسپاری، یک پاپیروس شامل نوشته های هیروگلیف و تعدادی ظروف سنگی باقی مانده از هزاران سال پیش اشاره کرد. کشف مقبره های عظیم در الاقصر مصر از این سرباز احتمالا مهمترین مقبره کشف شده از یک فرد عادی در مصر باستان است. این اکتشاف می تواند اطلاعات جنگی و نحوه حکومت عصر پادشاهی نوین مصر را تکمیل نماید. گمان می رود که آثار باستانی بیشتری را بتوان از این مقبره با قدمتی بیش از هزاران سال در آینده کشف نمود
هودو (Hoodoo) در علم جغرافیا به ستونهایی از رسوبات آبرفتی که در زیر تخته سنگی قرار گرفتهاند و اطراف آن بر اثر فرسایش از بین رفته است، گفته میشود. هودوها در واقع کوهسرها یا منارههای سنگی نازک و بلندی هستند که زیر یک حوضچهی خشک و بایر یا از زمین سنگلاخ و بدبوم بیرون آمدهاند. هودوها اصولا از ۱.۵ تا ۴۵ متر ارتفاع دارند و معمولا سنگهای نرمی هستند که بر روی آنها سنگ سختتر و کمتر فرسوده قرار گرفته است.
پدیده زمینشناسی هودو
این پدیده عموماً در سنگهای رسوبی یا سنگهای آتشفشانی دیده میشود. شکل هودو، در واقع نوعی سنگ قارچی شکل است که بر اثر فرسایش پدید آمده و به منارهای بلند و نازک میماند که سنگ دیگری روی آن قرار گرفتهاست. هودوها یکی از پدیدههای زمینشناسی معروف در آمریکا هستند و معروفترین تصویر از این پدیده در برایس کنیون ثبت شده است.
هودوهای جن و پری در زنجان
در کپه داغهای ترکیه، مردم در درون این هودوها زندگی می کنند و در بخش فرانسوی کوههای آلپ، صربستان و تایوان نیز این پدیده به چشم میخورد. از هودو در روستای وردیج» (نزدیک منطقه وردآورد در استان تهران) هم نمونههایی وجود دارد، اما شناخته شدهترین آنها در ایران در شهرستان ماهنشان در استان زنجان است که مردم محلی نام آن را دودکش جن» گذاشتهاند. تعداد قابل توجهی از آنها نیز در محور میناب_جاسک وجود دارد.
پدیده هودو
شهرستان ماهنشان در ۱۱۳ کیلومتری زنجان قرار دارد که قدمتی چهار هزار ساله دارد. دلیل این ادعا نیز قلعهی قدیمی در پای دودکش جن است. علت نامگذاری این هودو به نام دودکش جن مشخص نیست، شاید به اعتقادات کهن مردم این خطه برگردد. هودوها همیشه پدیدهای جذاب برای ژئوتوریستها و زمینشناسان بودهاند، اما گویا وجود نام جذابی مانند دودکش جن» هم تاکنون نتوانسته علاقهمندان به این حوزه را به زنجان بکشاند. دژ کهن پای دودکش جن نیز با نام قلعهی بهستان» که ۶۴ اتاق و دو راهپله دارد و ثبت ملی هم شده، بهدلیل نبود حفاظت کافی در حال تخریب است.
ماهنشان دریاچهای هم دارد که محلیها آن را پری» مینامند، شاید در گذشته اهالی این منطقه، در دریاچهی خندقلو» پری دیدهاند که این نام را برای آن برگزیدهاند. دریاچهی پری» در دهستان اوریاد» در بخش مرکزی شهرستان ماهنشان و در ۱۵۲ کیلومتری مرکز استان قرار دارد و تنها دریاچهی زنجان بهشمار میآید و میان یک دشت وسیع قرار گرفته است و دقیقا حکم سراب را برای این منطقه دارد. دسترسی به دریاچهی پری» از جادهی ماهنشان به روستای سهند سفلی و علیا، قاضی کندی، حسنآباد و پری امکانپذیر است.
منبع: وب سایت تاریخ ما
فغانستان در سال ۱۳۹۵ دو هزار و ۱۴۴ تن عسل تولید کرده است. همین اکنون ۶ هزار و ۷۱۳ نفر در سراسر کشور مصروف پرورش زنبور و تولید عسل میباشند. گسترش تولید و استفاده از عسل در کشور، علاوه براین که بر تجارت و اشتغال رونق خواهد بخشید، صحتمندی و سلامتی شهروندان را بهتر خواهد ساخت.
براساس برنامههای حکومت، تولید و تجارت عسل در کشور، در سالهای پیش رو گسترش خواهد یافت. باتوجه به استقبال مردم از پرورش زنبور و تولید عسل، نهادهای مختلف دولتی و بین المللی برای حمایت از شاغلین این بخش دست به کار شده اند و حمایتهای لازم را در این راستا انجام میدهند.
براساس گفتههای مسوولان اتاق تجارت کشور، در حال حاضر۶۰ درصد از نیاز بازارهای کشور به عسل از طریق تولیدات عسل داخلی تامین میشود و حتا بخشی از عسلهای تولید شده به خارج از کشور نیز صادر میگردد.
در یک و نیم دهه اخیر، تولید و فروش عسل در کشور روند رو به رشد داشته و به گفته وزارت زراعت و مالداری، اوسط رشد تولید سالانه عسل در کشور، ۸.۸ در صد و در سال ۱۳۹۵ در مقایسه با سال ۱۳۹۴، ۳۰ درصد بوده است. بر اساس ارقامهای ارایه شدهی این نهاد، در سال ۱۳۸۲، چهارصد و ده تن عسل در افغانستان تولید شده و این در حالی است که در سال ۱۳۹، دو هزار و ۱۴۴ تن عسل در ۳۲ ولایت کشور تولید شده بود.
بر اساس معلومات ارایهشده از سوی نهادهای مسوول، ولایتهای هرات، هلمند، نیمروز، فراه، زابل، غزنی، وردک، بامیان، دایکندی، لوگر، کاپیسا، کابل، پروان، بغلان، کندز، تخار، بدخشان، پکتیا، پکتیکا، خوست، ننگرهار … در تولید عسل پیشگاماند و سالانه از بین ۴ تا ۵ هزار کیلو گرام عسل در هر ولایت تولید میشود که از این میان در ولایت هرات، سالانه ۳۵۰۰ کیلو گرام عسل تولید میشود و بیش از ۵۰ فارم زنبورداری در این ولایت فعال است. طبق گفته وزارت زراعت، صد هزار زنبور عسل در ده روز، ۶۰ کیلوگرم عسل تولید میکنند.
افزایش تولید عسل در کشور، باعث کاهش واردات این محصول و توسعه پوشش نیازهای بازار داخلی درحد ۶۰ درصد شده است. مسوولان در وزارت تجارت نیز گفتهاند که سالانه بازار داخلی افغانستان به پنج میلیون کیلو گرام عسل نیاز دارد که از این مقدار عملاً در حال حاضر۶۰ درصد در داخل افغانستان تولید و تامین میشود و ۴۰ درصد دیگر از کشورهای مختلف وارد میشود.
طبق آمارهای ارایه شدهی نهادهای مربوط دولتی، در سال ۱۳۹۲، ۱۴۴ هزار کیلو گرام، در سال ۱۳۹۳ چهل و نُه هزار کیلو گرام در سال ۱۳۹۴ شش هزار و ۶۰۰ کیلو گرام عسل وارد کشور شده است. در حال حاضر افغانستان از ایران، عربستان، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی و حتا امریکا عسل وارد میکند.
نهادهای ملی و بینالمللی برنامههای وسیعی برای حمایت از گسترش تولید و تجارت عسل در کشور دارند، زیرا توسعه تولید و تجارت این محصول سبب گسترش اشتغال و رونق اقتصادی میگردد. حمایت از دهقانان، ایجاد لابراتورهای استندرد و کنترول کیفت و همچنین حضور و اشتراک در نمایشگاههای ملی و بینالمللی میتواند باعث ارتقای آگاهی مردم و افزایش اشتغال در عرصه تولید و تجارت عسل شود.
بر اساس معلومات منابع حکومتی، در حال حاضر، در سراسر کشور، ۶ هزار و ۷۱۳ نفر- زن و مرد مشغول کار در بخش زنبورداری اند که در قالب ۵۸ کوپراتیف و ۱۰ اتحادیه فعالیت دارند. وزارت زراعت میگوید که تا کنون توانسته در حدود ۲۳۷ هزار صندوق زنبور عسل را در اختیار زنبورپروران قرار دهد و تنها در سال گذشته، وزارت زراعت، ۴ هزار و ۱۱۰ صندوق زنبور عسل را با وسایل زنبورداری برای ۲ هزار و ۵۵ خانم در ۳۴ ولایت توزیع کند تا به گسترش روند اشتغال ن در کشور نیز اقدام مناسب صورت گرفته باشد.
این در حالی است که افغانستان با داشتن محیط و هوای مساعد و مناسب برای تربیت زنبور عسل، ظرفیت نگهداری بیش از یک میلیون صندوق زنبور را دارد.
از طرف دیگر، برای حرکت به سمت علمی و فنیکردن صنعت زنبورداری و تولید عسل، در سال گذشته حکومت، ۲۰۰ تـَن از محصلان دانشکده زراعت و انستیتوت زراعت و وترنری را به صورت نظری و عملی در بخشهای مختلف زنبورداری آموزش داده است. نیز از طریق تدویر کورسهای آموزشی و ورکشابها، به ۳۰۰ نفر از ماموران زنبورداری و زنبورداران در بخشهای گردهافشانی، تربیت ملکه، برداشت حاصل و مدیریت زمستانی آموزش داده است.
در راستای نهادینهکردن تولید عسل و حل مشکلات حقوقی و سایر مشکلات شاغلان این بخش، اتحادیه ملی زنبورداری ایجاد شده و پالیسی ملی زنبورداری نیز در حال تدوین میباشد. پیشبینی میشود که اگر برنامههای اعلان شده حکومت و همکاران بینالمللی افغانستان در این سکتور بدون چالش تطبیق شود، افغانستان طی دو یا سه سال آینده در تولید عسل به خودکفایی دست یابد.
با این حال هنوز هم چالشها و مشکلات جدی فرا راه استفاده درست و بهرهبرداری موثر از عسل تولیدشده وجود دارد. نبود امکانات لازم برای تداوی زنبورهای عسل در داخل کشور یکی از مشکلات موجود در این بخش میباشد. پایینبودن نرخ عسلهای وارداتی به دلیل پایینبودن کیفت، نیز یکی دیگر از تهدیدها فرا راه بازار عسلهای با کیفت داخلی به حساب میرود که انتظار چنین است که حکومت در اسرع وقت برای حل این مشکلات گامهای لازم را بردارد. همچنین نیاز است در قسمت تضمین و کنترول کیفت نیز گامهای جدی از سوی حکومت برداشته شود تا زمینه صادرات به خارج و نیز جلب اعتماد خریداران داخلی بیشتر فراهم شود.
اشرف غنی رییسجمهور کشور، پس از دیدار با قربانقلی بیردی محمداوف رییسجمهور ترکمنستان، در یک کنفرانس خبری گفته که افغانستان به کمک دولت و مردم ترکمنستان، فاصله ۱۰ ساله را در مدت دو و نیم سال طی کرده است.
آقای غنی افزوده که با پیمودن فاصله ده ساله در دو و نیم سال، ثابت شد که در نتیجه همکاری میان دولتها چالشها به فرصت مبدل میشود. او گفت که افغانستان و ترکمنستان اکنون روی طرح دیدگاههای انکشافی و گسترش همکاریهای خود در پنج تا پنجاه سال آینده فکر کنند.
رییسجمهور غنی میگوید که ترکمنستان به افغانستان از دید یک همسایه نیک، پل ارتباطی و فرصت مینگرد. آقای غنی گفت که همکاریهای اقتصادی فاصله کشورها و ملتها را از میان بر میدارد و زمینه تحکیم روابط و نزدیکی را فراهم میسازد. وی اظهار داشت که سرحد مشترک افغانستان و ترکمنستان به نمونهی همکاری منطقهای مبدل شده است.
اشرف غنی از بیردی محمدوف، به عنوان همکار و مدافع خوب یاد کرده گفت که رییسجمهور ترکمنستان در بحثهای منطقهای و جهانی اهمیت موقعیت افغانستان را مطرح میسازد. اشرف غنی همچنین از همتای ترکمنستانی خود برای سفر به افغانستان دعوت کرد.
همچنین قربانقلی بیردی محمدوف، میگوید که در دیدارش با اشرف غنی روی همکاریها و روابط میان افغانستان و ترکمنستان، وضعیت در آسیای مرکزی و منطقه و مشکلات پیشگیری از خطرات تروریسم بحث کرده و به این نتیجه رسیده که مشکلات موجود در منطقه و جهان باید از راههای ی و مذاکرات حل گردد.
رییسجمهور ترکمنستان به اجرای پروژهی تاپی در زمین مشخص آن تاکید کرد و در عین زمان گفت که خط آهن آتامراد-آقینه که سال گذشته افتتاح شد، در داخل خاک افغانستان امتداد خواهد یافت.
قربانقلی بیردی محمدوف ابراز داشت که سبستیشنهای جدید ترکمنستان و ظرفیتهای لازم در این راستا ایجاد شده و اکنون این کشور میتواند صادرات انرژی برق را به افغانستان چندین برابر سازد.
رییسجمهور ترکمنستان موقعیت افغانستان را برای وصلکردن کشورهای منطقه استراتژیک توصیف کرده میگوید کشورهای دیگر از این موقعیت بهگونه فرصت استفاده کنند.
او همچنین گفت در ماه نوامبر سال روان کنفرانس بینالمللی همکاریهای اقتصادی برای افغانستان در عشقآباد برگزار خواهد شد و در آن نمایندهگان ۷۲ کشور در باره موضوعات مهم بحث خواهند کرد.
اشرف غنی صبح روز دوشنبه در رأس یک هیات دولتی عازم عشقآباد پایتخت ترکمنستان شده بود. در این سفر چندین تفاهمنامهی مهم همکاری میان دو کشور به امضا رسید. این تفاهمنامهها در بخشهای همکاری در عرصه انرژی و آب، حمل و نقل، صنعت قالین، تنظیم مقررات ارتباطی خط آهن از طریق مرز افغانستان-ترکمنستان میان بندرهای آقینه-امام نظر و همکاری میان وزارت امور خارجه دو کشور به امضا رسید.
بسیاری از ساکنان کره زمین، به موضوع زندگی در دیگر سیارات علاقه مند هستند. در همین راستا، کنفرانس مطبوعاتی ناسا در جلسه فوق العاده خود، از کشف ها و جزئیات بسیاری در این خصوص پرده برداری نمود.
"ما برای شما از فرا مرزهای منظومه شمسی، خبرهای خوبی داریم! — بیگانگان….".
دانشمندان در مدار اطراف ستاره TRAPPIST-1، در صورت فلکی دلو موفق به کشف هفت سیاره شبیه زمین گردیدند. جالب است بدانید که این محققان بلافاصله سه سیاره از میان این سیارات را قابل ست اعلام نمودند. زیرا بر روی این سه سیاره آب به صورت مایع وجود دارد، آب نیز به معنای حیات است. درجه حرارت بر روی این سیارات واقع در اطراف ستاره TRAPPIST-1 ، همانند کره زمین است.
کشف فوق توسط میخائیل ژیئوین استاد دانشکده تحقیقات کیهان شناسی دانشگاه بلژیک و دیگر همکارانش در ناسا صورت گرفته است.
به گزارش توماس زوربوچین معاون رئیس ناسا: "سفینه فضایی که بتواند به این سیارات برسد، باید مجهز به سیستم سپر تاپشی، همچنین موتور سوخت از نسل جدید باشد. این کشف یک آینده درخشان برای ما دارد. مطمئنا" خواسته ما فراتر از سیستم منظومه شمسی است. نباید مایوس شویم. تلسکوپ Spitzer کشف بزرگی برای ما انجام داد".
این دوربین جدید a6300 نام دارد و مدل پیشرفته تر دوربین a6000 می باشد. دوربینی ست با بدنه ای بدون آیینه و حسگری پیشرفته با رزولوشن 24 مگاپیکسلی از نوع APS-C و سیستم کاملا نو نمای فو خودکار چهار بعدی با 425 نقطه فو خودکار تشخیص فاز که عملا می توان گفت یکی از بهترین دوربین های فاقد آیینه سونی در سری دوربین ها APS-C است.
ویژگی های عمده ی دوربین سونی Sony a6300
درباره این سایت